به همت مرکز تحقیقات تغییر اقلیم و سلامت:
پنجاه و ششمین نشست ماهیانه تغییر اقلیم با موضوع تئوری سیستم ها و تغییر اقلیم برگزار شد
پنجاه و ششمین نشست ماهیانه تغییر اقلیم با موضوع تئوری سیستم ها و تغییر اقلیم در روز 27 مرداد 1404 و با حضور جمع کثیری از علاقمندان برگزار شد.

پنجاه و ششمین نشست تغییر اقلیم با عنوان «تئوری سیستم ها و تغییر اقلیم؛ راهکارهای عملی تقویت تاب آوری اقلیمی نظام سلامت» روز دوشنبه 30 تیر ماه 1404 با سخنرانی دکتر علی محمد مصدق راد برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر مصطفی هادئی تأکید کرد که تغییر اقلیم پدیدهای چندبعدی و چندوجهی است که جنبههای مختلف جامعه از جمله سلامت، کشاورزی، انرژی، صنعت، اقتصاد و سیاست را درگیر میکند. مدیریت این پدیده نیازمند رویکردهای جامع و فراتر از راهکارهای متداول است، برخلاف مشکلاتی مانند لایه اوزون که علت مشخص و سادهای داشت و با راهکار خاصی برطرف شد. برای مدیریت چنین پدیدهای، رویکرد تئوری سیستمها پیشنهاد میشود.
در ادامه دکتر مصدق راد سخنرانی خود را آغاز کرد که خلاصه ای از آن در زیر ارائه می شود:
تعریف تغییر اقلیم و پیامدهای آن
تغییر اقلیم به تغییرات معنادار و بلندمدت در میانگین شرایط آبوهوایی یک منطقه در طول یک دوره زمانی طولانی اشاره دارد. عوامل بروز تغییر اقلیم به دو دسته عوامل طبیعی و عوامل انسانی تقسیم میشوند. عوامل طبیعی مانند فورانهای آتشفشانی و تغییرات در مدار زمین (که ممکن است صدها یا هزاران سال طول بکشد) تأثیرگذار هستند. اما آنچه در ۵۰ سال اخیر شتاب زیادی به تغییر اقلیم داده، فعالیتهای انسانی است. انتشار گازهای گلخانهای مانند متان و دیاکسید کربن ناشی از سوختهای فسیلی در صنعت و کشاورزی، جنگلزدایی، تخریب اکوسیستمها، افزایش شهرنشینی، مصرفگرایی و افزایش جمعیت از عوامل کلیدی هستند که به پدیده گرمایش جهانی کمک میکنند.
افزایش دمای جهانی و امواج گرمایی پیامدهای گستردهای دارد. این پیامدها شامل ذوب شدن یخچالهای طبیعی و افزایش سطح دریاها (که در ۲۰ سال گذشته حدود ۲۱ سانتیمتر بوده است)، کاهش منابع آب شیرین و خشکسالی، رانش و نشست زمین (به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی)، اسیدی شدن اقیانوسها (که باعث از بین رفتن گونههای دریایی میشود)، و کاهش حاصلخیزی زمینهای کشاورزی و به خطر افتادن امنیت غذایی است. همچنین، آلودگی هوا، طوفانهای گرد و خاک، و آتشسوزی جنگلها نیز از اثرات مستقیم تغییر اقلیم هستند. این تغییرات میتوانند منجر به جابجایی جمعیت، کاهش رشد اقتصادی، تشدید فقر، اختلال در معیشت مردم و افزایش بیماریهای جسمی و روحی شوند. گروههای آسیبپذیر مانند فقرا، زنان، کودکان، سالمندان و اقلیتهای قومی بیشتر در معرض خطر قرار دارند.
پیامدهای تغییر اقلیم بر سلامت انسان
تغییر اقلیم اثرات منفی مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت مردم دارد. صدمات و مرگومیر ناشی از حوادث شدید آبوهوایی (مانند سیل و طوفان)، بیماریها و مرگ ناشی از امواج گرمایی (شامل بیحالی، اسهال، حساسیت پوستی، سکته قلبی و مغزی)، افزایش بیماریهای تنفسی، سرطان ریه و بیماریهای قلبی عروقی به دلیل آلودگی هوا از جمله این اثرات مستقیم هستند. همچنین، بیماریهای منتقلشونده از طریق آب و غذا و ناقلین (مانند مالاریا، لیشمانیوز و تب زرد) افزایش خواهند یافت. مشکلات روحی و روانی نیز به دلیل از بین رفتن محصولات کشاورزی و اثرات اقتصادی مرتبط با تغییر اقلیم گزارش شده است. سازمان بهداشت جهانی پیشبینی میکند که بین سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰، تغییر اقلیم منجر به مرگ سالانه ۲۵۰ هزار نفر به دلیل سوءتغذیه، مالاریا و استرس گرمایی خواهد شد. تا سال ۲۰۳۰، این پدیده میتواند باعث مرگ ۴۸ هزار کودک به دلیل اسهال، ۶۰ هزار کودک به دلیل مالاریا، و ۹۵ هزار کودک به دلیل سوءتغذیه شود. هزینههای مستقیم تغییر اقلیم بر سلامت تا سال ۲۰۳۰ حدود ۲ تا ۴ میلیارد دلار در سال تخمین زده شده است.
وضعیت تغییر اقلیم در ایران
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در منطقه خشک و نیمهخشک خاورمیانه، بسیار مستعد اثرات تغییر اقلیم است. حدود ۸۰ درصد کشور خشک و نیمهخشک است. ایران تنها یکسوم میانگین بارندگی جهانی و یکسوم متوسط سرانه جهانی جنگل را دارد. همچنین، نرخ بالای فرسایش خاک و ۳ برابر میانگین جهانی بیابان را تجربه میکند. در ۵۰ سال گذشته، متوسط دمای کشور ۲ درجه سانتیگراد افزایش یافته (تقریباً سه برابر میانگین جهانی) و متوسط بارش کشور نیز یک میلیمتر کاهش یافته است. ایران با رویدادهای شدید آبوهوایی مانند سیل، خشکسالی و آتشسوزی بهطور مکرر مواجه است. در شاخص عملکرد تغییر اقلیم که توسط یک مرکز تحقیقاتی در آلمان برای ۶۷ کشور بررسی میشود، ایران در گزارش ۲۰۲۵ در رتبه ۶۷ قرار گرفته است. این شاخص چهار معیار اصلی شامل انتشار گازهای گلخانهای، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، استفاده از انرژیهای فسیلی و سیاست اقلیم را ارزیابی میکند.
چالشهای نظام سلامت در برابر تغییر اقلیم
نظام سلامت، مجموعهای از افراد، گروهها و سازمانهایی است که هدفش تأمین، حفظ و ارتقای سلامت مردم است و باید از مردم در برابر هزینههای بالای سلامت محافظت کند. این نظام با دو چالش عمده در برابر تغییر اقلیم مواجه است: اولاً، افزایش فشار بر نظام سلامت. وقتی تغییر اقلیم اتفاق میافتد و پیامدهای نهایی آن (مانند گرمازدگی، آلودگی هوا، بیماریهای واگیر و غیرواگیر جدید) بروز میکند، مردم به خدمات بهداشتی و درمانی بیشتری نیاز پیدا میکنند. این امر میتواند باعث شود بیمارستانها و مراکز درمانی با چالشهایی مانند کمبود کادر درمانی، تجهیزات یا دارو مواجه شوند و تابآوری آنها کاهش یابد. ثانیاً، سهم خود نظام سلامت در انتشار گازهای گلخانهای. بیمارستانها و مراکز درمانی بهطور ۲۴ ساعته فعالیت میکنند و انرژی زیادی مصرف میکنند. مطالعات نشان میدهد که حدود ۴ تا ۵ درصد انتشار گازهای گلخانهای جهان توسط خود نظام سلامت تولید میشود.
مفاهیم سازگاری و تابآوری در نظام سلامت
مدیران و سیاستگذاران باید بر سازگاری و تابآوری نظام سلامت تمرکز کنند. سازگاری به معنای آن است که نظام سلامت خود را با شرایط جدید اقلیمی وفق دهد و تطبیق دهد تا حداقل خسارت را ببیند. این مفهوم بیشتر بر پیشگیری تمرکز دارد؛ به عنوان مثال، ساخت بیمارستانها و درمانگاهها با مصالح مناسب و طراحی متناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه برای مقاومت در برابر سیل و زلزله. تابآوری به ظرفیت نظام سلامت برای مقاومت، پاسخگویی، مقابله و بازیابی سریع خود پس از بحرانهای اقلیمی اشاره دارد. این مفهوم بر ظرفیت و توانمندی بیمارستانها و کادر درمانی برای تداوم ارائه خدمات در زمان بحران تأکید دارد، حتی اگر سازگاری اولیه ضعیف بوده باشد. سازگاری و تابآوری مکمل یکدیگر هستند و هر دو برای کاهش آسیبپذیری نظام سلامت ضروری هستند. وزارت بهداشت ایران نیز در اجلاس COP26 متعهد شده است که تا سال ۲۰۳۰ نظام سلامت را در برابر تغییر اقلیم تابآور کند و داشتن برنامههای ملی سازگاری و تابآوری سلامت توصیه میشود.
لزوم رویکرد سیستمی در حل مسائل
مدیریت پدیده پیچیده و چندبعدی تغییر اقلیم به سادگی امکانپذیر نیست و نیازمند رویکردهای نوین است. یکی از این رویکردها، تفکر سیستمی است که زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که بخواهیم یک پدیده با علل و عوامل مختلف را مدیریت کنیم. در مدیریت و سیاستگذاری، حداقل سه مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی سیاستها و برنامهها وجود دارد. تدوین سیاستها کاری تخصصی است و نیاز به تقویت تفکر سیستمی، خلاقانه، جانبی و انتقادی دارد. بسیاری از مشکلات ما، با وجود قوانین و برنامههای زیاد، به محتوای نادرست این برنامهها برمیگردد که حتی با بهترین اجرا هم به نتیجه مطلوب نمیرسند. مسائل به دو دسته کلی ساده و پیچیده تقسیم میشوند. مسائل ساده دارای رابطه علت و معلول خطی، یک علت واحد و مشخص، و راهکار مشخص و عقلایی هستند، مانند شکستگی دست که علتش مشخص و راهکارش معلوم است. اما مسائل پیچیده دارای رابطه علت و معلول غیرخطی، چندلایه، و مبهم هستند. دانش کافی در مورد علل و اثرات آنها وجود ندارد و مانند کوه یخ، تنها بخش کوچکی از آن قابل مشاهده است. در مسائل پیچیده، نمیتوان از یک راهکار مشخص و ثابت استفاده کرد. به عنوان مثال، افزایش هزینههای بیمارستان فقط به تعداد نیرو برنمیگردد، بلکه عوامل متعددی مانند کیفیت پایین، بوروکراسی و نارضایتی بیمار نیز دخیل هستند. تغییر اقلیم نیز یک مسئله پیچیده و بغرنج است که علل متعددی دارد و هر یک بر دیگری اثر میگذارد. بزرگترین خطای ما در تصمیمگیری، فرض کردن یک علت واحد برای مسائل پیچیده است.
تفکر خطی در مقابل تفکر سیستمی
تفکر خطی مسائل را ساده، تکعلتی و تکبعدی میبیند. این رویکرد به علل پیچیده و لایهلایه فکر نمیکند و تعاملات بین عوامل را در نظر نمیگیرد. راهکارهای ناشی از تفکر خطی ممکن است در کوتاهمدت مانند یک مرهم، درد را تسکین دهند، اما علت اصلی همچنان پابرجاست و در بلندمدت مشکلات را تشدید میکند. مثالهایی از تفکر خطی شامل دادن وام برای افزایش جمعیت بدون توجه به سایر علل تمایل نداشتن به فرزندآوری، خرید کولر برای مقابله با گرمازدگی بدون در نظر گرفتن افزایش گازهای گلخانهای، دادن ماسک N95 برای آلودگی هوا بدون حل مشکل سوختهای فسیلی، استفاده از حشرهکشهای شیمیایی برای مالاریا که منجر به مشکلات اکوسیستم مانند افزایش موشها شد، و یا آبمعدنی دادن به جای حل ریشهای مشکل کمآبی است. در مقابل، تفکر سیستمی مسائل را به عنوان یک کل متشکل از اجزای مرتبط به هم میبیند. این رویکرد به عمق مسئله میرود تا علل ریشهای را پیدا کند. راهکارهای ارائه شده در تفکر سیستمی پایدار، اصولی و ریشهای هستند و عوارض ناخواسته کمتری دارند. تفکر سیستمی کمک میکند تا مسئله را ساده فرض نکنیم، اجزای آن را باز کنیم و تعاملات آنها را درک کنیم.
اجزای کلیدی یک سیستم
یک سیستم شامل اجزای زیر است که در تفکر سیستمی باید مورد توجه قرار گیرند:
۱. عناصر: بخشهای قابل مشاهده و ملموس سیستم، مانند نیروی انسانی، تجهیزات، ساختارها و اطلاعات.
۲. روابط/فرایندها: تعاملات و فرایندهایی که ورودیها را به خروجیها تبدیل میکنند.
۳. هدف: نتایج و دستاوردهای نهایی که سیستم به دنبال آن است.
۴. ذخایر: موجودیها یا منابع انباشتشده در سیستم، مانند جمعیت کشور، آب پشت سد، یا پول در بانک.
۵. جریانها: ورود و خروج به ذخایر که آنها را افزایش یا کاهش میدهد.
6. حلقههای بازخورد: سازوکارهایی که رفتار سیستم را تنظیم میکنند. حلقههای تقویتی تغییر را تشدید میکنند، مانند افزایش دما که منجر به افزایش مصرف برق و انتشار بیشتر گازهای گلخانهای میشود و دوباره دما را بالا میبرد. حلقههای تعادلی تغییرات را کنترل کرده و سیستم را به تعادل میرسانند، مانند سرمایهگذاری بر تصفیهخانههای هوا برای کاهش آلودگی و بیماری.
۷. تأخیرها: فاصلههای زمانی بین ورودی و خروجی که بر میزان ذخایر و اثرگذاری راهکارها تأثیر میگذارند. عدم آگاهی از این تأخیرها میتواند منجر به اقدامات دیرهنگام و ناکارآمد شود.
نقاط اهرمی برای مداخله مؤثر
در تفکر سیستمی، به جای مداخله در علائم یا بخشهای سطحی، بر نقاط اهرمی تمرکز میشود که تغییر در آنها میتواند اثرات عمیق و پایدارتری داشته باشد. هفت سطح از اهرمهای کنترلی از کمترین تأثیر تا بیشترین تأثیر عبارتند از:
۱. تغییر پارامترهای عددی سیستم، مانند افزایش تعداد تخت بیمارستان یا ساعات کاری کلینیکها.
۲. تغییر حلقههای بازخورد، مانند ایجاد سیستمهای پایش بلادرنگ آلودگی هوا برای هشدار زودهنگام.
۳. تغییر ساختار جریانها، مانند بازطراحی جریان بیماران در اورژانس برای کاهش ازدحام، یا استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در بیمارستانها.
۴. تغییر قوانین و قواعد، مانند اجباری کردن محاسبه و گزارش ردپای کربن در پروتکلهای درمانی یا آموزش اجباری پزشکان در زمینه بیماریهای اقلیمی.
۵. تغییر جریان اطلاعات، مانند ایجاد پلتفرمهایی برای تبادل دادههای اقلیمی و سلامتی بین سازمانها و استفاده از هوش مصنوعی برای ردیابی زودهنگام بیماریها.
۶. تغییر هدف سیستم، به جای تمرکز بر تعداد بیمار پذیرششده، هدفگذاری برای کاهش بیماریهای اقلیممحور.
۷. تغییر پارادایمها و الگوهای ذهنی، به عنوان مؤثرترین اهرم، شامل تغییر تفکر از درمانمحور به پیشگیریمحور. این امر نیازمند اراده سیاسی مدیران و سیاستگذاران است تا باور کنند که تغییر اقلیم یک موضوع امنیت ملی است و نیاز به اقدامات ریشهای دارد.
این نشست به همت مرکز تحقیقات تغییر اقلیم و سلامت (پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران) در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار گردید.
این جلسه با حضور حدود 90 نفر از اساتید، پژوهشگران، دانشجویان و علاقمندان حوزه تغییر اقلیم انجام شد، در انتهای جلسه نیز به پرسش و پاسخ سوالات شرکت کنندگان پرداختند. جهت دسترسی به فیلم ضبط شده نشست می توانید روی لینک زیر کلیک بفرمایید.
ارسال نظر