logo

مرکز تحقیقات تغییر اقلیم و سلامت

دانشگاه علوم پزشکی تهران

  • تاریخ انتشار : 1404/04/23 - 07:43
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 21
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

خشکسالی تمدنی: مفهومی مغفول مانده در فهم بحران آب ایران

خشکسالی تمدنی چیست؟

خشکسالی تمدنی مفهومی جدید است که توسط دکتر هادئی مطرح شده است. در این نوع خشکسالی، کمبود بارش و ناترازی های هیدرولوژیک به صورت ممتد باعث به خطر افتادن ادامه حیات تمدن ها می شود.

خشکسالی تمدنی: دسته‌ای مغفول در فهم بحران آب ایران

خشکسالی پدیده‌ای پیچیده و چندوجهی در حوزه محیط‌زیست است که معمولاً در پنج دسته اصلی بر اساس اثراتش طبقه‌بندی می‌شود:

  1. خشکسالی هواشناسی (Meteorological drought) زمانی رخ می‌دهد که میزان بارش در یک دوره زمانی خاص کمتر از میانگین باشد.

  2. خشکسالی کشاورزی (Agricultural drought) به کمبود رطوبت خاک برای تولید محصولات زراعی و دامداری اشاره دارد.

  3. خشکسالی هیدرولوژیکی (Hydrological drought) ناشی از کاهش سطح آب در منابع آبی مانند رودخانه‌ها و دریاچه‌هاست که معمولاً پس از دوره‌های خشک طولانی رخ می‌دهد.

  4. خشکسالی اقتصادی-اجتماعی (Socioeconomic drought) بازتابی از پیامدهای گسترده‌تر مانند آسیب به اشتغال، امنیت غذایی، بهداشت عمومی و اقتصاد است.

  5. برخی نیز از خشکسالی بوم‌شناختی (Ecological drought) نام می‌برند که با تخریب بلندمدت اکوسیستم‌ها مانند جنگل‌ها و تالاب‌ها همراه است.

اگرچه این دسته‌بندی‌ها مفیدند، اما تنها بخشی از مسئله را پوشش می‌دهند. در ایران، خشکسالی به بحرانی ساختاری و سیستمی تبدیل شده و نیازمند نگاهی فراگیرتر است که اثرات عمیق اجتماعی آن را نیز در بر گیرد.

خشکسالی تمدنی در بحران آب ایران

 

بحران آب ایران

ایران با یکی از شدیدترین بحران‌های آبی تاریخ معاصر خود مواجه است. میانگین بارش سالانه به کمتر از ۲۵۰ میلی‌متر کاهش یافته و منابع آب سطحی به شدت افت کرده‌اند. دریاچه ارومیه که روزگاری بزرگ‌ترین دریاچه آب شور خاورمیانه بود، از دهه ۱۳۷۰ تاکنون بیش از ۹۰٪ از سطح خود را از دست داده است.

وابستگی شدید به منابع آب زیرزمینی باعث افت جدی سفره‌های آب شده است؛ بیش از ۷۰ کیلومتر مکعب آب بین سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ از دست رفته و در ۷۷٪ از خاک کشور برداشت بی‌رویه گزارش شده است. این امر منجر به خشک‌شدن چاه‌ها، شوری آب و فرونشست گسترده زمین شده است. برخی مناطق استان‌های تهران، اصفهان و کرمان بالاترین نرخ فرونشست در خاورمیانه را دارند، بیش از ۲۵ سانتی‌متر در سال.

بخش کشاورزی بیش از ۹۰٪ منابع آبی ایران را مصرف می‌کند، عمدتاً از طریق روش‌های ناکارآمدی مانند آبیاری سطحی و کشت محصولات آب‌بر. در نتیجه، کم‌آبی به سطح بحرانی رسیده است. بیش از ۳۰۰ شهر و ۸۰۰۰ روستا با تنش آبی مواجه‌اند و ۵۰۰ روستا تنها با تانکر آبرسانی می‌شوند. در بهار ۱۴۰۴، ذخیره سدهای تهران به کمتر از ۳۰٪ رسید و در برخی سدها تا ۶٪ افت داشت که موجب هشدار در مورد جیره‌بندی آب شد.

اثرات اجتماعی و سیاسی

کم‌آبی در ایران تنش‌ها را به‌ویژه در مناطق مرکزی تشدید کرده است. اعتراضات در استان‌هایی مانند اصفهان، خوزستان و سیستان‌وبلوچستان که ریشه در مدیریت نادرست و اختلافات بین‌استانی دارد، گاه منجر به بازداشت یا تلفات شده است. این درگیری‌ها بازتاب بحرانی بلندمدت‌اند که ناشی از کاهش مزمن منابع آب، زیرساخت‌های فرسوده، کشاورزی ناکارآمد و سیاست‌های اصلاح‌نشده است.

این بحران تنها زیست‌محیطی نیست، بلکه بافت اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی ایران را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در بسیاری از استان‌ها، کم‌آبی باعث نابودی کشاورزی و مهاجرت روستاییان به شهرها شده است. شهرها که خود زیرساخت‌های کافی ندارند، اکنون با فشار مضاعف بر مسکن، اشتغال و سلامت عمومی روبه‌رو هستند. ناآرامی‌های اجتماعی در چندین منطقه شدت یافته و ناپایداری سیاسی ناشی از فروپاشی زیست‌محیطی را آشکار کرده است. اثرات روانی نیز به‌ویژه بر کشاورزان مهاجر و جوانان گزارش شده است.

خشکسالی تمدنی: یک نقطه عطف

این پیامدهای لایه‌لایه با دسته‌بندی‌های معمول خشکسالی قابل توصیف نیست. آنچه ایران تجربه می‌کند، یک بحران تمدنی است؛ وضعیتی که در آن کم‌آبی مزمن، سوءمدیریت ساختاری، و شکنندگی اجتماعی و سیاسی به هم می‌پیوندند و تداوم تمدن انسانی مستقر را تهدید می‌کنند. به همین دلیل ما پیشنهاد می‌کنیم که اصطلاح خشکسالی تمدنی (Civilizational Drought - CD) به‌عنوان مرحله‌ای از اثرات شدید و طولانی‌مدت خشکسالی که از مرزهای هواشناسی، کشاورزی، هیدرولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و بوم‌شناختی فراتر می‌رود، به کار گرفته شود.

خشکسالی تمدنی یک نقطه عطف است که در آن دوام یک تمدن، به‌عنوان سیستمی پیچیده متشکل از جمعیت، تولید، زیرساخت، فرهنگ و حاکمیت، به‌طور بنیادی در معرض خطر قرار می‌گیرد.

ویژگی‌های خشکسالی تمدنی

مفهوم CD چارچوبی فراهم می‌کند برای تحلیل شرایط خشکسالی شدید که نه‌تنها عملکردهای زیست‌محیطی یا اقتصادی، بلکه پایداری بلندمدت سکونتگاه‌های انسانی و نظام‌های حکمرانی را تهدید می‌کند. برخلاف بحران‌های بخشی، CD نوعی فروپاشی هم‌زمان و هم‌افزای چند حوزه وابسته به یکدیگر است: اکولوژیک، زیرساختی، کشاورزی، جمعیتی و سیاسی. موضوع صرفاً کمبود آب نیست، بلکه عبور از نقطه‌ای است که در آن جامعه دیگر نمی‌تواند عملکردهای اصلی خود را حفظ کرده یا خدمات پایه‌ای را برای شهروندان تأمین کند. در این مرحله، محیط دیگر توان میزبانی از تمدنی را که زمانی در آن ریشه داشت، ندارد.

نمونه‌های تاریخی و معاصر این پدیده عبارت‌اند از: فروپاشی تمدن سومر، افول تمدن مایا به‌دلیل خشکسالی، بحران روز صفر کیپ‌تاون در سال ۲۰۱۸، خشکسالی شدید کالیفرنیا در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷، و مهاجرت ناشی از خشکسالی پیش از جنگ سوریه.

چهار مؤلفه اصلی خشکسالی تمدنی

خشکسالی تمدنی در تقاطع چهار عامل به وجود می‌آید:

  1. فشار مزمن اقلیمی، تشدیدشده توسط تغییرات آب‌وهوایی؛

  2. سوءمدیریت مداوم، شامل برداشت بی‌رویه، آبیاری ناکارآمد و بی‌عملی سیاستی؛

  3. عدم تعادل جمعیتی-محیطی، جایی که فشار جمعیت از ظرفیت‌های اکولوژیک فراتر می‌رود؛

  4. فرسایش زیرساخت‌ها، به‌ویژه سیستم‌هایی که برای تداوم زندگی شهری و کشاورزی طراحی شده‌اند.

این مؤلفه‌ها یک چرخه بازخورد آسیب‌پذیری تشکیل می‌دهند، به‌گونه‌ای که فروپاشی در یک حوزه موجب تشدید بحران در سایر حوزه‌ها می‌شود.

ایران در آستانه یا درون خشکسالی تمدنی

مجموع شواهد نشان می‌دهد که ایران نه در آستانه بحران، بلکه درون خشکسالی تمدنی قرار گرفته است. این مرحله تنها درباره کاهش بارش نیست، بلکه فروپاشی ساختاری نظام‌هایی است که زمانی پشتیبان کشاورزی، زندگی شهری، سلامت عمومی و ثبات اجتماعی بودند. تلاقی فشار اقلیمی، سوءمدیریت مزمن، نابرابری منطقه‌ای، زوال زیرساخت‌ها و ناآرامی‌ها، نشانه‌ای از نقطه‌ای بحرانی است که می‌تواند منجر به مهاجرت‌های گسترده و تأثیرات اقتصادی پایدار شود.

راه‌های بازگشت‌پذیری و بازیابی

با اینکه CD آستانه‌ای بحرانی از فروپاشی سیستمی است، بازگشت‌پذیری آن به زمینه محلی، زمان مداخله، و حمایت‌های خارجی بستگی دارد. در برخی مناطق، بازیابی نسبی رخ داده است؛ برای مثال، بیابان «تار» در هند نشانه‌هایی از سرسبزی نشان می‌دهد یا برخی اقدامات در اطراف دریاچه آرال انجام شده است. اما این دستاوردها شکننده‌اند و اغلب تحت‌الشعاع استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و الگوهای بهره‌برداری ناپایدار قرار دارند.

برگشت از خشکسالی تمدنی معمولاً به تنهایی با اقدام محلی ممکن نیست. کمک‌های خارجی از مناطق مجاور – از جمله در زمینه آب، کشاورزی، امنیت غذایی و همکاری اقتصادی – ممکن است ضروری باشد. باید از تخریب اکولوژیک در یک منطقه برای بازسازی منطقه‌ای دیگر پرهیز کرد. نمونه‌هایی مانند دریاچه سالتون در کالیفرنیا یا دریای مرده نشان می‌دهند که بازسازی زمانی که با محدودیت‌های سیاسی، اقتصادی یا اقلیمی روبه‌رو شود، ممکن است غیرممکن شود.

نتیجه‌گیری

بنابراین ما بر شناسایی رسمی مفهوم "خشکسالی تمدنی" به‌عنوان یک دسته نوین در تفکر محیط‌زیستی و توسعه‌ای تأکید می‌کنیم. این مفهوم ارزیابی‌ها را از سطح شاخص‌های هیدرولوژیکی و کشاورزی فراتر برده و به حوزه‌های حیاتی‌تری مانند تاب‌آوری حاکمیتی، پایداری اجتماعی و قابلیت سکونت توجه می‌دهد.

  • کد خبر : 300837
معصومه قرائی
تهیه کننده:

معصومه قرائی

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

ارسال نظر

نظر خود را وارد نمایید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
تنظیمات پس زمینه